جنگ يمن، جنگ تمام عيار آمريکايي است؛ از انگيزه و فرمان آغاز و اتاق عملياتش در «رياض» گرفته تا بمبهايي که بر سر مردم يمن ريخته ميشود. اهداف اين جنگ کاملا در خدمت منافع آمريکا و به تبع آن عربستان است چون عربستان عموما در منطقه تابع سياست آمريکاست.
همانطور که «مقاومت» يا عوامل کمککننده به محور مقاومت در سوريه، نبايد باشند، طبيعي است که اين عوامل در يمن هم نبايد باشند؛ در عراق هم نبايد باشند، در بحرين هم نبايد باشند، در فلسطين هم نبايد، همچنانکه قبلا در لبنان هم نميبايست ميبودند اما آمريکا چه کند که اينها هستند حتي بعد از 33 روز جنگ در لبنان، چند جنگ در غزه، پنج سال جنگ شبهجهاني در سوريه و يک سال و نيم جنگ در يمن.
وقتي آمريکا طي 15 سال گذشته، با دو جنگ مستقيم خود در عراق و افغانستان، جنگ نظامي اسرائيل در لبنان، جنگهاي نظامي نيابتي در سوريه، يمن و جنگ امنيتي-اقتصادي-سايبري با ايران نميتواند سلامت منافعش در منطقه را تضمين کند، ناگزير است گزينه مذاکره با عامل اصلي اين شکستها را روي ميز بگذارد؛ خصوصا وقتي که سران دولت فعلي آمريکا خودشان اذعان ميکنند که اگر ميوه فشارهاي چندساله اقتصادي را از درخت تحريم ايران نچينند، ديگر ميوه افتادهي فاسد، جايي در سبد منطقهاي نخواهد داشت و ضربه سقوط اين ميوه، شيشه عمر اجماع متحدان ضد ايراني واشنگتن را، بدون نتيجه درخوري، ميشکند.
توافق هستهاي که آمريکا در پي آن بود، در حقيقت، حداقل انتظار و خواسته طرف آمريکايي از حداقل 15 سال انواع جنگ است. بدين معنا که اگر «برجام» محقق نميشد، حاصل ميلياردها دلار هزينه و سالها جنگ مستقيم و نيابتي براي آمريکا «تقريبا هيچ» بود. پس برجام گام اول تحقق خواستههاي «کاخ سفيد» براي «خاورميانه جديد» است. اصلا برجام بدون تحولات منطقهاي براي آمريکا معنا ندارد.. ناقص است.
پس اين طبيعي است که بعد از محقق شدن خواسته حداقلي منِ آمريکايي از طريق برجام -که البته اينجا تحقق خواست شُماي ايراني که رفع تحريم بود، اصلا اهميتي ندارد- سخن از برجام منطقهاي پيش بِکشم و يک بار خواستار مذاکره درباره سوريه شوم و بار ديگر خواستار مذاکره درباره عراق و بار ديگر درباره يمن.
بتازگي هم دولت عُمان با تحويل يادداشتي به سفارت جمهوري اسلامي در مسقط «پيام محرمانه» آمريکا را منتقل کرده که واشنگتن در آن خواستار مذاکره با ايران بر سر يمن شده است. آنطور که يک «منبع مطلع» به نگارنده گفت، واشنگتن اين پيام را قبل از سفر اخير «جان کري» به «جده» عربستان و ارائه «طرح»ـش براي حل بحران يمن و مشخصا در تاريخ 12 آگوست (22 مرداد) تسليم دولت عمان کرده است.
طبق اين پيام، آمريکا خواستار مذاکره سهجانبه «تهران، واشنگتن و مسکو» در سطح کارشناسي شده و بسيار جالب توجه است که عربستان، نائب بر حق آمريکا در جنگ يمن، در پشت اين ميز پيشنهادي جايي ندارد. جان کري در سفر اخير به عربستان هم که کاملا براي بررسي گرفتاري رياض به جده رفت، «آقاي شاه» را در جريان گذاشت و در سطح ديپلماسي آشکار، خواستار آغاز سريع مذاکرات گروههاي يمني شد و در سطح ديپلماسي پنهان، خواستار آغاز هرچه سريعتر مذاکرات کارشناسي ايران، آمريکا و روسيه.
به گفته اين منبع، يکي از مقامات دستگاه ديپلماسي با ابراز موافقت خود با اجراي اين مذاکرات، براي ورود به آن اعلام آمادگي کرده اما جمهوري اسلامي با درک ابعاد و بستري که اين پيشنهاد در آن مطرح شده، تاکنون به آن پاسخي نداده و پاسخي نيز نخواهد داد چرا که حق تصميمگيري براي سرنوشت يمن را حق طرفهاي يمني ميداند و ترجيح ميدهد مردم يمن و گروههاي سياسي آن، خودشان براي کشورشان تصميم بگيرند.
هر چند که سعوديها از اين پيام محرمانه و نبودن صندلي چهارم بر سر ميز مذاکره ناخرسندند، اما نبايد از وضعيتي که رياض و واشنگتن را به اينجا رساند غافل شد. عربستان مثل حکومت بعث عراق که با توهم اشغال زودهنگام تهران، به ايران حمله کرد، به يمن حملهور شد تا در اندک زماني يمن را تصرف و جنبش انصارالله را کنار بزند اما همانطور که در اواخر جنگ تحميلي، ايران در خاک عراق عمليات ميکرد و جنگ مغلوبه آمريکا و انگليس را نگران کرده بود تا با وعده مهار صدام پيشنهاد مذاکره بدهند و به در بسته خوردند، اکنون ارتش و کميتههاي مردمي يمن نيز در عمق عربستان در حال عمليات هستند و جنگ را مغلوبه کردهاند تا جايي که بر ارتفاعات مشرف بر شهر نجران هم مسلط شدهاند.
حتي دهها تانکهاي آبرامز آمريکايي هم براي يمنيها مانعي جدي به شمار نميرود و بيعرضگي نظاميان سعودي در استفاده از آن آبروي ادوات نظامي آمريکا را به باد داده تا جايي که يک فرمانده نظامي در سفر کري به عربستان به محمد بن سلمان وزير دفاع سعودي گفته است که نظاميان کاربلد را مسئول هدايت تانکها قرار بدهد تا اينطور تصاوير انهدام و تخريب آنها به دست يمنيها منتشر نشود. همچنين، اطلاعات ماهوارهاي اتاق عمليات جنگ در «رياض» با حضور افسران انگليسي، آمريکايي، اسرائيلي و فرانسوي هم راه به جايي نبرده و نتوانسته پيشروي ارتش يمن در عمق خاک عربستان را متوقف کند، بنابراين طبيعي است که صاحب اصلي جنگ يمن، دوباره ناگزير گزينه مذاکره را روي ميز بگذارد. همچنانکه در سوريه نيز گزينه مذاکره با روسيه را مکررا روي ميز گذاشت تا سرانجام به خواسته خود رسيد.
موشک توچکاي يمن که چندين بار چند پايگاه و تجمعات سعودي در خاک يمن و عربستان را هدف گرفته، اکنون به موشک برد بلند «برکان-1» (آتشفشان) رسيده که حدود 800 کيلومتر برد دارد و نتنها رياض را در تيررس خود دارد، حتي ميتواند امارات عربي متحده را نيز تهديد کند.
اکنون آمريکا به تکاپو افتاده است تا در آستانه برگزاري انتخابات رياست جمهوري، اگر نميتواند جنگ در سوريه و يمن را به سود خود فيصله بدهد، حداقل آن را «فريز» کند. بنابراين جان کري طرح جديد اما با محتواي تکراري خود را با اصلاحاتي به شهر ساحلي «جده» برد و يمنيها را به مذاکره دعوت کرد. در گزارش قبلي به محتواي اين طرح پرداختم .
اما ارتش يمن با شليک موشک «بُرکان»، خودش مستقلانه به آمريکا و عربستان پاسخ داد و طرح کري را زير سايه سنگين «برکان-1» بُرد تا مذاکرهکنندگان يمني از موضع برتر وارد دور جديد مذاکرات با طرف سعودي (و دولت مستعفي يمن) شوند.
بنابراين شليک بُرکان به جنوب منطقه طائف، پيام خود را رساند تا در موقعيتي که ارتش يمن پس از يک سال و نيم همچنان مقاومت ميکند و سران عربستان را مستأصل کرده، جان کري پاسخ پيام خود را از يمن در خاک عربستان دريافت کند و ديگر نه «پيام محرمانه در مسقط» نيازي به پاسخ داشته باشد نه نيازي به آغاز «برجام منطقهاي» از يمن باشد.
به اعتقاد جمهوري اسلامي، سرنوشت يمنيها بايد به دست خودشان سپرده شود، نه سعوديها و حتي آمريکاييها نيز حق دخالت در تعيين سرنوشت يمن و ديگر کشورهاي منطقه را ندارند و بر اساس چنين سياستي، «برجام منطقهاي» خودبهخود بيمعنا ميشود و نبايد هر کجا آمريکا در ميدان، به بنبست خورد، در عرصه سياسي براي او روزنه «نفوذ» باز کرد.
منبع:فارس